نوشته های یک مدرس زبان

گاهنوشت های یک مدرس زبان از دنیای تدریس و هر اتفاق دیگری!

نوشته های یک مدرس زبان

گاهنوشت های یک مدرس زبان از دنیای تدریس و هر اتفاق دیگری!

در این وبلاگ، امیر حمیدی، به قلم خود از تجارب تدریس زبانش، از خلاقیت های آموزشی و روش های تدریس خواهد نوشت.
نیز او به تحریر هر اتفاقی که حاصل تجارب شخصی است خواهد پرداخت.

آخرین نظرات

دوستانی که ساکن تبریز هستند و قصد دارن بخاطر هریک از دلایل زیر دوره های خصوصی طی کنند با من در ارتباط باشند تا بسته به نیازی که دارن، پکیج مناسبی رو براشون ارائه کنم:


1. شرکت در آزمون تافل (کسب نمره قابل قبول برای هر دانشگاهی)

2. شرکت در آزمون آیلتس جنرال و آکادمیک

3. مکالمه عمومی

4. انگلیسی تجاری

5. دروس تخصصی زبان در دانشگاه



تدریس خصوصی در تبریز - کلاس زبان در تبریز - آموزشگاه زبان در تبریز - معلم خصوصی در تبریز - زبان در تبریز

  • امیر

اگر با هدف یادگیری زبان در یک شب واقعا به اینجا آمده اید، متاسفم که اعلام کنم این پست به درد شما نخواهد خورد. ابن مطلب در واقع نقدی است بر این تیپ باور ها که در تضاد با تمام واقعیت های علمی و عملی هستند.


بنده، به اقتضای شغلی و محل کاری که در آن هستم، روزانه حداقل با ده دوازده نفر در ارتباط با یادگیری زبان صحبت می کنم و اطلاعات ارائه می کنم. 

بند مشترک در تمام این مراجعات، نیاز به یادگیری زبان در اسرع وقت، تلاش های بی نتیجه قبلی، و وخامت اوضاع است. 

"نیاز به یادگیری در اسرع وقت" نیاز مشترک تقریبا تمام مراجعه کننده گان می باشد. این بدین معناست که فرصت سوءاستفاده بسیار ایده آلی برای برخی آژانس های در آمد زایی (که در قالب آموزشگاه زبان فعالیت می کنند) پدید بیاید. این آموزشگاهها با استفاده از شعارهایی از قبیل زیر اقدام به جذب مشتری و درآمد زایی می کنند.... ولی نتیجه کار؟! 

"زبان را در خواب یاد بگیرید." 

"زبان در خواب"

"زبان در شش ماه"

"زبان در چهار ماه"

"زبان انگلیسی را مثل بلبل صحبت کنید"

"نمره تافل/آیلتس فلان در شش ماه" 

"یادگیری زبان به روش فلان"

"پکیج ویژه آموزش فوری زبان"

و ...


آیا این ها همه جعلی هستند؟ "به قطع یقین بله!" 

"اگر فردی بتواند با استفاده از دلایل علمی و نتایج تحقیقات خلاف این جمله را ثابت کند، این پست را حذف می کنم."

  • امیر

مخاطب این مطلب تمام افرادی هستند که می خواهند شغل معلمی (زبان) را برای خود برگزینند. در این پست قصد ارائه تصویری شفاف از وضعیت این شغل را دارم. تمام دانشجویان مقاطع مختلف زبان، آنهایی که قصد تغییر رشته به زبان را دارند و تمام آنهایی که می خواهند زبان تدریس کنند این پست را بخوانند. 


ابعاد این شغل در مباحث زیر خلاصه شده است: 

1. شروع به کار

2. سواد و دانش علمی و عملی

3. درآمد

4. تنوع کاری

5. حرفه ای گرایی

6. مدارک و مدارج

7. آینده شغلی

8. بعد مثبت 

9. بعد منفی

10. تصمیم گیری


1. شروع به کار

برای شروع به تدریس، مخصوصا در ایران راه معینی وجود ندارد. بسته به شهر، خیابان، منطقه و عوامل دیگر دخیل ممکن است شانس شما برای جذب شدن بعنوان یک مدرس از بسیار بالا تا تقریبا غیر ممکن متغییر باشد. تدریس در آموزش و پرورش و دانشگاه که داستان خود را دارد و خارج از حوصله بحث است. اما شروع به کار از طریق موسسات و آموزشگاههای زبان به نظر شروع واقع بینانه تری است. (تقریبا مثل همه جای دنیا). تدریس خصوصی هم در بسیاری از شهرها منوط به کسب تجربه است که باید با خوشنامی و عملکرد خوب به تبلیغ خود بپردازید. 

برای شروع کار در یک موسسه با شرایط مناسب معمولا از شما آزمون های شفاهی و کتبی بعمل خواهد آمد. (به یاد داشته باشید، هرچه پروسه جذب مشکل تر، موسسه بهتر) و آینده شغلی برای رزومه شما درخشان تر. پس از آزمون ها، معمولا دوره ی تربیت مدرس (TTC) برای شما برگزار شده و در انتها نیز آزمونی عملی (DEMO) از نحوه تدریس شما بعمل خواهد آمد. اگر این مراحل را برای جذب شدن طی کردید بدانید با یک موسسه تقریبا حرفه ای برخورد کرده اید. اگر همان روز اول مدیر آموزشگاه شفاهی با شما انگلیسی صخبت کرد و گفت که شما را جذب می کند، کمی به عواقب کار بدبین باشید. 


2. سواد و دانش علمی و عملی

بنده به شدت معتقدم که اگر صرفا زبانتان خوب است، دلیل نمی شود که بخواهید مدرس شوید. برای مدرس شدن بهانه های بهتری لازم دارید. "حالا که زبانم خوب است، می توانم فعلا تدریس کنم و ماهی فلان مقدار درآمد داشته باشم، بهتر از هیچی است" فلسفه ی اصلا و ابدا مناسبی نخواهد بود و واقعیتا خیانتی است به تمامی زبان آموزانتان و خودتان. 

سواد زبان از یک سو و دانش عملی تدریس از سوی دیگر باید با همدیگر تلفیق شده تا شما را به یک مدرس آماده تبدیل کند. حتما کتابهای مفیدی را که در این زمینه هستند و پست های بعدی این وبلاگ خواهند بود را مطالعه کنید. 


3. درآمد

بستگی دارد! از ماهیانه 80 هزار تومان ناقابل تا ماهیانه 6-7 میلیون تومان یا حتی بیشتر ممکن است. بستگی به شهر، فصل، تجربه شما و خیلی عوامل دیگر دارد اما خیلی ها (قشر عظیمی از مدرسان) در رنج 500-600 هزار تومان تا 1.5 میلیون تومان قرار دارند. پس اگر این شغل را برای میلیونر! شدن انتخاب می کنید، نکنید این کار رو. حداقل چند سال اول رو به کم قانع باشید و مطمئن باشید که اگر امروز و دیروزتان هیچ تفاوتی از نظر شغلی برای شما ندارد قطعا در همین مرحله توقف خواهید کرد. هدف دلسرد کردن شما نیست، بلکه انگیزه دادن برای تلاش روز افزون است که تنها کلید رسیدن به درآمد بیشتر است. 


4. تنوع کاری

همانطور که در ابتدا مطرح کردم، بسته به شرایط یکی از وظایف زیر را می توانید داشته باشید:

1. مدرس دوره های خردسالان

2. مدرس دوره های کودکان

3. مدرس دروه های نوجوانان

4. مدرس دوره های بزرگسالان

5. مدرس دوره های تافل و آیلتس و دیگر آزمون ها

6. مدرس تقویتی

7. مدرس خصوصی

8. مدرس مدرسه 

9. استاد دروس عمومی زبان

10. استاد تخصصی زبان 

11. مدرس مدرسان 

12. سوپروایزر

(یا ترکیبی از برخی یا همه اینها و یا دوره های مشابه و خاص)


  • امیر

مخاطب: مدرسان

ممکن است به عنوان مدرس فعالیتی را برای کلاس در نظر بگیرید. یا هنگام تدریس، با تمرین یا Taskی مواجه شوید. بعنوان معلم خود را موظف به توضیح فعالیت می دانید و در قالب چند جمله از زبان آموزان می خواهید تا فعالیت را انجام دهند. 

(این کار به نظر بسیار اصولی و صحیح می رسد)

اما:

- آیا تمام زبان آموزان متوجه دستورالعملهای شما شدند؟

- آیا آنها می دانند که چقدر فرصت دارند؟

- آیا زبان آموزان از نوع interaction آگاه هستند؟

- آیا آنها خواهند توانست به هدفی که شما در ذهن دارید برسند؟

و بسیاری از آیاهای دیگر که یادگیری را در معرض خطر قرار می دهد.

بعنوان یک معلم شما باید مطمئن شوید که دستور العمل انجام فعالیت در ساده ترین زبان و بصورت کامل درک شود. 

** زبان آموزانی که برای اولین بار در کلاس آنها تدریس می کنید همیشه توضیحات شما را (در چند جلسه اول) مشکل درخواهند یافت و نتیجتا این شاگرد قوی کلاس است که با استفاده از L1 دستور العمل شما را برای دوستان خود به زبانی ساده تر مطرح خواهد کرد... و شما نمی خواهید این اتفاق بیفتد.

پس:

  • امیر

سطح : تمام سطوح

سن: تمام سنین

زمان: 5 تا 10 دقیقه (قابل تکرار)

مواد لازم: وایت برد / ماژیک

هدف: تمرین spelling و مرور لغت

نوع: فیلر



روش:

قدم اول: دو تیم سه تا ده نفری (نسبت به اندازه کلاس) تشکیل دهید.

قدم دوم: تخته را به دو قسمت مساوی راست و چپ تقسیم کنید. در بالای هر ستون یک لغت (ترجیحا با تعداد حروف یکسان یا بیشتر از اعضای تیم) بنویسید. (همان لغت را بالای هر ستون بنویسید)

قدم سوم: هر دو تیم، مقابل تخته صف ببندند.

قدم چهارم: به اولین نفر در هر گروه یک ماژیک داده شود.

قدم پنجم: پس از اعلام شروع بازی، فردی که ماژیک در دست دارد به سمت تخته دویده و با استفاده از اولین حرفی که روی تخته در سمت آنهاست یک لعت را بصورت عمودی (از بالا به پایین با استفاده از اولین حرف داده شده) می نویسد. (این لغت باید طولانی ترین لغتی باشد که زبان آموز بخاطر می آورد)

  • امیر

به دنبال مدرک آموزش زبان هستید؟ CELTA، TEFL، TESOL، DELTA و ... این پست را بخوانید.



"CELTA مخفف عبارت Certificate of English Language Teaching to Adults می باشد یکی از معتبرترین مدارک تدریس زبان انگلیسی است که توسط دانشگاه کمبریج پس از گذراندن 120 ساعت آموزشی به قبول شدگان اعطا می شود."

این پست مختص مدرسانی است که می خواهند قدمی فراتر نهاده و بعنوان یک مدرس بین المللی نیز شناخته شوند. همانطور که می دانید، برای تدریس "بهتر"، "اصولی تر" و "موثرتر" شما می بایستی با نظریات و روشهایی آشنا باشید. بنده، شدیدا با اینکه "صرفا تجربه" می تواند مدرس خوبی پدید بیاورد مخالفم و معتقدم، یک مدرس خوب، مدرسی است که ترکیبی از علم و تجربه و "خود آگاهی" را در خود داشته باشد. ساده تر بگویم، اگر یکی از این موارد در مدرسی وجود نداشته باشد، او یک مدرس خوب نیست. 

در رابطه با این سه موضوع بعدها مفصل خواهم نوشت. این پست را صرفا محدود می کنم به بعد "مدرک" آموزش زبان. 

قطعا اگر تاکنون تلاش به یافتن شغل تدریس در خارج از کشور کرده اید با این عبارت زیاد مواجه شده اید: Teaching Certificate

این مدرک (هرچه معتبر تر بهتر) شما را در یافتن شغل بهتر یاری خواهد کرد. 

اما سلتا، تمام ماجرا نیست. فقط یک شروع است برای مدرسی که واقعا می خواهد خوب تدریس کند و به نتیجه برسد. مدارک و مدارج دیگری نیز وجود دارند که تقریبا با محتوای مشابه توسط سازمانها و موسسات مختلف برگزار می شود. گرچه از نظر اعتبار می توانند متغیر باشند اما تصویری که از تدریس به شما می دهند تقریبا مشابه است. پس الزاما خود را محدود به CELTA کردن ممکن است فکر زیاد خوبی نباشد. تصمیم به اخذ CELTA یا هر مدرک دیگری، تقریبا تصمیمی سرنوشت ساز است زیرا به قطع یقین، زندگی شما بعد از آن مدرک متفاوت خواهد بود. البته شاید تفاوت مالی و ... چشم گیر نباشد (در ایران حداقل)، اما اگر واقعا دوره برای شما مفید باشد، دیگر همان نگرش را به کارتان و حتی زندگیتان نخواهید داشت. لذا ابتدا مطمئن شوید که آمادگی این تغییر برزگ را در زندگی خود دارید. 


به پرسشهای فراوانی که در این زمینه از من پرسیده شده است توجه کنید:


آیا سلتا یا تیسول (CELTA / TESOL) یکی هستند؟ 

CELTA نام دوره و مدرکی است که دانشگاه کمبریج آن را صادر می کند. TESOL را چندین موسسه معتبر (و گاهی نامعتبر) ارائه می کنند. از نظر محتوا تقریبا مشابه اما از نظر مقبولیت به جرات می توان گفت CELTA گزینه بهتری خواهد بود. 


آیا برای داشتن CELTA (یا مدارک دیگر) داشتن لیسانس مرتبط لازم است؟

خیر. مرتبط بودن لیسانس ضروری نیست، اما داشتن حداقل مدرک لیسانس در هر رشته ای لازم است. با این حال اکیدا توصیه می شود کسانی بدنبال CELTA باشند که واقعا می خواهند کار تدریس را حرفه ای ادامه دهند. اگر تدریس زبان برای شما یک کار نیمه وقت و صرفا جهت وقت گذرانی است گرفتن CELTA بصرفه نخواهد باشد. نیز داشتن مدرک مرتبط می تواند شما را در درک بهتر مفاهیم و ملازمات دوره کمک کند. 


هزینه دوره چقدر است؟ 

با توجه به اینکه طی کردن دوره CELTA یا دوره های مشابه معمولا در خارج از کشور اتفاق می افتد، نواسانات ارزی همیشه روی قبمت نهایی تاثیر گذار خواهند بود. اما حداقل هزینه ای که لازم است برای گرفتن سلتا صرف شود در تاریخ نگارش این مطلب هشت/نه میلیون تومان (هزینه دوره + پرواز + هزینه اقامت) خواهد بود.  

  • امیر

شاید عنوان این پست کمی عجیب باشد از آنجایی که این مدرس و معلمان هستند که اغلب ما را می سنجند ولی بی شک همه ما، روزی، خیلی شاید خود جوش راجع به معلم و مدرس خود فکر کرده ایم و با خود به نتایجی هم رسیده ایم. گاهی بعد از اینکه معلم به ما حرفی زده از او شاکی شده ایم یا بخاطر very goodی که به ما گفته قدردان او بوده ایم، اما در این پست می خواهم، بدون در نظر گرفتن عوامل عاطفی بعنوان فاکتور اصلی و با تمرکز برروی ویژگی های کلی یک مدرس روش سنجش یک معلم را مطرح کنم. چه بسا، بعد از خواندن این معیارها دریابید که مدرس/مدرسان قبلی خود را به نادرستی شناخته بودید. 


معیار اول: او از کجا شما را نظاره می کند؟ 

آیا همیشه احساس می کنید خیلی از مدرس خود فاصله دارید؟

آیا شما را به اسم کوچکتان صدا می کند؟

آیا در چشمان شما نگاه می کند؟

آیا برایش مهم است که امروز چه حسی دارید؟

آیا از قیافه شما می تواند به پاسخ هایتان یا احساساتتان دسترسی داشته باشد؟

آیا افراد خاصی را در کلاس مورد توجه قرار داده و بقیه در حاشیه هستند؟ 

آیا در کل شما "بعنوان یک انسان" برایش مهم هستید یا این حس را نتوانسته در شما ایجاد کند؟

 

  • امیر
بهترین سن برای شروع یادگیری زبان کدام است؟ هر سنی که الان در آن قرار دارید. 

آیا این مطلب غیر علمی است؟
باور کنید یا نکنید، هزار دلیل و شاهد وجود دارند که اثبات کنند هر سنی که شما در آن قرار دارید بهترین سن یادگیری زبان است. 

آیا شروع یادگیری هرچه زودتر بهتر نیست؟ 
چرا بهتر است. اما این اصل را همیشه بیاد داشته باشید: افرادی که زودتر شروع به یادگیری زبان می کنند (قبل از 16 سالگی) به احتمال بالایی لهجه بهتری خواهند داشت و روانتر صحبت خواهند کرد. افرادی که بعد از این سن شروع به یادگیری زبان کنند، شاید دارای لهجه "اصیل" نباشند، اما باز هم به همان کمال می توانند زبان یاد بگیرند. اما لهجه واقعا قسمت بسیار ناچیزی از زبان است. با توجه به تعدد لهجه ها، شاید فقط 5% از کل ماجرا! 

کدام روش یادگیری بهتر است؟
راجع به این سوال مفصل خواهم نوشت. اما مستقیم و بی تعارف بهترین روش ها بترتیب اثربخشی:
1. اقامت در کشور مقصد
2. داشتن هم خوانه - هم اتاقی انگلیسی زبان 
3. کلاس زبان (عمومی - خصوصی)
4. خود خوانی (self-study) با اصول 
5. دسترسی به منابع صحیح

بدترین روش زبان 
روشهایی که تبلیغات بیشتری دارند از جمله: انگلیسی در خواب، انگلیسی در 6 روز، انگلیسی را مثل زبان مادری خود صحبت کنید و ... 


چه مدت طول می کشد زبان یاد بگیریم؟
بستگی به میزان تلاشتان دارد ... اما حداقل 6 ماه و حداکثر سالیان سال.

آخر زبان کجاست؟ 
بستگی به هدف شما از یادگیری دارد. اما هنوز کسی به آخر زبان نرسیده است. 


سوالات خود را ارسال کنید. 
  • امیر

برای اولین پست این وبلاگ که امیدوارم آخرین آن نباشد، تلاش خواهم کرد تا اصولی را که خود بعنوان یک مدرس به آنها پایبند هستم را بنویسم. این اصول برگرفته از تجارب من بعنوان یک معلم (و شغلهای مرتبط) بوده و بطور قطع قابل بررسی و نقد هستند. لذا همه خواننده گان را به چالش می طلبم تا در فضایی مثبت به بحث و بررسی این موارد بپردازیم. قسمت کامنتهای این پست را اختصاص می دهم به این کار. 


اصول انسانی بعنوان یک مدرس (بدون توجه به رشته)

1. هر انسانی شایسته احترام است. 

2. هیچ دانش آموز (زبان آموز) بی استعدادی وجود ندارد. 

3. عدم یادگیری زبان آموز 70% در اثر روش آموزشی ناصحیح است. 

4. معلم با سابقه الزاما معلم بهتری نیست.

5. دانش نحوه آموزش مهمتر از دانش خود رشته است. 

6. اسرار یک دانش آموز باید بصورت محرمانه نزد معلم نگه داشته شوند. 

7. معلم، حق ندارد به جز در موارد بسیار خاص، ناراحتی و دغدغه های خود را به کلاسش انتقال دهد.

8. پول نباید اولویت اول یک معلم باشد. 

9. معلمی شغلی است که تمام ابعاد یک فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. 

10. هرکسی نباید معلم شود! 

(این اصل از نظر من یکی از مهمترین اصول بوده و امیدوارم حمل بر تکبر نویسنده نشود. توضیحات ارائه خواهند شد.)


اصول حرفه ای بعنوان یک مدرس زبان 

1. آموزش زبان نیازمند صبر و حوصله است. 

2. یک مدرس قدیمی الزاما یک مدرس خوب نیست.

3. روش های تدریس صحیح و مناسب امروز الزاما فردا هم مورد تائید نخواهند بود. 

4. استمرار در روش ها و عادات تدریس نادرست است. 

5. سهم من بعنوان مدرس فقط و فقط 20% از کلاس است.

6. من دانای مطلق نیستم و نخواهم بود. 

7. یادگیری باید همراه با خنده و لذت باشد. 

8. هیچ چیز بدیهی در آموزش زبان وجود ندارد، مخصوصا وقتی سطح زبان آموزان مد نظر است. 

9. یادگیری سریع و جادویی (در خواب، ...) صرفا تبلیغات بوده و واقعی نیست. 

و این لیست می تواند بعدها کم و زیاد شود. 

  • امیر