نوشته های یک مدرس زبان

گاهنوشت های یک مدرس زبان از دنیای تدریس و هر اتفاق دیگری!

نوشته های یک مدرس زبان

گاهنوشت های یک مدرس زبان از دنیای تدریس و هر اتفاق دیگری!

در این وبلاگ، امیر حمیدی، به قلم خود از تجارب تدریس زبانش، از خلاقیت های آموزشی و روش های تدریس خواهد نوشت.
نیز او به تحریر هر اتفاقی که حاصل تجارب شخصی است خواهد پرداخت.

آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «مدرس زبان» ثبت شده است

مخاطب این مطلب تمام افرادی هستند که می خواهند شغل معلمی (زبان) را برای خود برگزینند. در این پست قصد ارائه تصویری شفاف از وضعیت این شغل را دارم. تمام دانشجویان مقاطع مختلف زبان، آنهایی که قصد تغییر رشته به زبان را دارند و تمام آنهایی که می خواهند زبان تدریس کنند این پست را بخوانند. 


ابعاد این شغل در مباحث زیر خلاصه شده است: 

1. شروع به کار

2. سواد و دانش علمی و عملی

3. درآمد

4. تنوع کاری

5. حرفه ای گرایی

6. مدارک و مدارج

7. آینده شغلی

8. بعد مثبت 

9. بعد منفی

10. تصمیم گیری


1. شروع به کار

برای شروع به تدریس، مخصوصا در ایران راه معینی وجود ندارد. بسته به شهر، خیابان، منطقه و عوامل دیگر دخیل ممکن است شانس شما برای جذب شدن بعنوان یک مدرس از بسیار بالا تا تقریبا غیر ممکن متغییر باشد. تدریس در آموزش و پرورش و دانشگاه که داستان خود را دارد و خارج از حوصله بحث است. اما شروع به کار از طریق موسسات و آموزشگاههای زبان به نظر شروع واقع بینانه تری است. (تقریبا مثل همه جای دنیا). تدریس خصوصی هم در بسیاری از شهرها منوط به کسب تجربه است که باید با خوشنامی و عملکرد خوب به تبلیغ خود بپردازید. 

برای شروع کار در یک موسسه با شرایط مناسب معمولا از شما آزمون های شفاهی و کتبی بعمل خواهد آمد. (به یاد داشته باشید، هرچه پروسه جذب مشکل تر، موسسه بهتر) و آینده شغلی برای رزومه شما درخشان تر. پس از آزمون ها، معمولا دوره ی تربیت مدرس (TTC) برای شما برگزار شده و در انتها نیز آزمونی عملی (DEMO) از نحوه تدریس شما بعمل خواهد آمد. اگر این مراحل را برای جذب شدن طی کردید بدانید با یک موسسه تقریبا حرفه ای برخورد کرده اید. اگر همان روز اول مدیر آموزشگاه شفاهی با شما انگلیسی صخبت کرد و گفت که شما را جذب می کند، کمی به عواقب کار بدبین باشید. 


2. سواد و دانش علمی و عملی

بنده به شدت معتقدم که اگر صرفا زبانتان خوب است، دلیل نمی شود که بخواهید مدرس شوید. برای مدرس شدن بهانه های بهتری لازم دارید. "حالا که زبانم خوب است، می توانم فعلا تدریس کنم و ماهی فلان مقدار درآمد داشته باشم، بهتر از هیچی است" فلسفه ی اصلا و ابدا مناسبی نخواهد بود و واقعیتا خیانتی است به تمامی زبان آموزانتان و خودتان. 

سواد زبان از یک سو و دانش عملی تدریس از سوی دیگر باید با همدیگر تلفیق شده تا شما را به یک مدرس آماده تبدیل کند. حتما کتابهای مفیدی را که در این زمینه هستند و پست های بعدی این وبلاگ خواهند بود را مطالعه کنید. 


3. درآمد

بستگی دارد! از ماهیانه 80 هزار تومان ناقابل تا ماهیانه 6-7 میلیون تومان یا حتی بیشتر ممکن است. بستگی به شهر، فصل، تجربه شما و خیلی عوامل دیگر دارد اما خیلی ها (قشر عظیمی از مدرسان) در رنج 500-600 هزار تومان تا 1.5 میلیون تومان قرار دارند. پس اگر این شغل را برای میلیونر! شدن انتخاب می کنید، نکنید این کار رو. حداقل چند سال اول رو به کم قانع باشید و مطمئن باشید که اگر امروز و دیروزتان هیچ تفاوتی از نظر شغلی برای شما ندارد قطعا در همین مرحله توقف خواهید کرد. هدف دلسرد کردن شما نیست، بلکه انگیزه دادن برای تلاش روز افزون است که تنها کلید رسیدن به درآمد بیشتر است. 


4. تنوع کاری

همانطور که در ابتدا مطرح کردم، بسته به شرایط یکی از وظایف زیر را می توانید داشته باشید:

1. مدرس دوره های خردسالان

2. مدرس دوره های کودکان

3. مدرس دروه های نوجوانان

4. مدرس دوره های بزرگسالان

5. مدرس دوره های تافل و آیلتس و دیگر آزمون ها

6. مدرس تقویتی

7. مدرس خصوصی

8. مدرس مدرسه 

9. استاد دروس عمومی زبان

10. استاد تخصصی زبان 

11. مدرس مدرسان 

12. سوپروایزر

(یا ترکیبی از برخی یا همه اینها و یا دوره های مشابه و خاص)


  • امیر

مخاطب: مدرسان

ممکن است به عنوان مدرس فعالیتی را برای کلاس در نظر بگیرید. یا هنگام تدریس، با تمرین یا Taskی مواجه شوید. بعنوان معلم خود را موظف به توضیح فعالیت می دانید و در قالب چند جمله از زبان آموزان می خواهید تا فعالیت را انجام دهند. 

(این کار به نظر بسیار اصولی و صحیح می رسد)

اما:

- آیا تمام زبان آموزان متوجه دستورالعملهای شما شدند؟

- آیا آنها می دانند که چقدر فرصت دارند؟

- آیا زبان آموزان از نوع interaction آگاه هستند؟

- آیا آنها خواهند توانست به هدفی که شما در ذهن دارید برسند؟

و بسیاری از آیاهای دیگر که یادگیری را در معرض خطر قرار می دهد.

بعنوان یک معلم شما باید مطمئن شوید که دستور العمل انجام فعالیت در ساده ترین زبان و بصورت کامل درک شود. 

** زبان آموزانی که برای اولین بار در کلاس آنها تدریس می کنید همیشه توضیحات شما را (در چند جلسه اول) مشکل درخواهند یافت و نتیجتا این شاگرد قوی کلاس است که با استفاده از L1 دستور العمل شما را برای دوستان خود به زبانی ساده تر مطرح خواهد کرد... و شما نمی خواهید این اتفاق بیفتد.

پس:

  • امیر

شاید عنوان این پست کمی عجیب باشد از آنجایی که این مدرس و معلمان هستند که اغلب ما را می سنجند ولی بی شک همه ما، روزی، خیلی شاید خود جوش راجع به معلم و مدرس خود فکر کرده ایم و با خود به نتایجی هم رسیده ایم. گاهی بعد از اینکه معلم به ما حرفی زده از او شاکی شده ایم یا بخاطر very goodی که به ما گفته قدردان او بوده ایم، اما در این پست می خواهم، بدون در نظر گرفتن عوامل عاطفی بعنوان فاکتور اصلی و با تمرکز برروی ویژگی های کلی یک مدرس روش سنجش یک معلم را مطرح کنم. چه بسا، بعد از خواندن این معیارها دریابید که مدرس/مدرسان قبلی خود را به نادرستی شناخته بودید. 


معیار اول: او از کجا شما را نظاره می کند؟ 

آیا همیشه احساس می کنید خیلی از مدرس خود فاصله دارید؟

آیا شما را به اسم کوچکتان صدا می کند؟

آیا در چشمان شما نگاه می کند؟

آیا برایش مهم است که امروز چه حسی دارید؟

آیا از قیافه شما می تواند به پاسخ هایتان یا احساساتتان دسترسی داشته باشد؟

آیا افراد خاصی را در کلاس مورد توجه قرار داده و بقیه در حاشیه هستند؟ 

آیا در کل شما "بعنوان یک انسان" برایش مهم هستید یا این حس را نتوانسته در شما ایجاد کند؟

 

  • امیر